او آسمان را می فهمید...

او آسمان را می فهمید...

صفحه اول کتاب یادت هست؟؟؟
پیرمرد امیدش به ما دبستانی ها بود.
و الان ما بزرگ شده ایم...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» ثبت شده است



دبستانی دیروز
۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۲ ۰امید امام