او آسمان را می فهمید...

او آسمان را می فهمید...

صفحه اول کتاب یادت هست؟؟؟
پیرمرد امیدش به ما دبستانی ها بود.
و الان ما بزرگ شده ایم...

دوران مبارزه

شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۱۰ ق.ظ


در دوران مبارزه اوضاع مثل امروز نبود، هر کس صد در صد معتقد به مبارزه نبود زیر فشارها و تهدیدهاى مقدس‏ نماها از میدان به در مى رفت؛
 ترویج تفکر «شاه سایه خداست» و یا با گوشت و پوست نمى ‏توان در مقابل توپ و تانک ایستاد و اینکه ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه کسى مى ‏دهد و از همه شکننده ‏تر، شعار گمراه ‏کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان- علیه السلام- باطل است 
و هزاران «إن قُلت» دیگر، مشکلات بزرگ و جانفرسایى بودند که نمى ‏شد با نصیحت و مبارزه منفى و تبلیغات جلوى آنها را گرفت؛
 تنها راه حل، مبارزه و ایثار خون بود که خداوند وسیله ‏اش را آماده نمود.



امید امام (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

یک جای پا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی