او آسمان را می فهمید...

او آسمان را می فهمید...

صفحه اول کتاب یادت هست؟؟؟
پیرمرد امیدش به ما دبستانی ها بود.
و الان ما بزرگ شده ایم...

دل حرم خداست، پس جز خدا را در حرم منشان.

دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۴۰ ب.ظ

مادامی که نفس توجه به عبادت و عابد و معبود دارد، خاص نمی باشد.

باید دل خالی از اغیار گردد و در آن غیر حق راهی نداشته باشد تا خالص باشد.

حضرت امام خمینی (ره)



۹۲/۰۵/۲۱
دبستانی دیروز

امید امام (۹)

۲۱ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۰۳ محمد کیوان

سلام سهراب...
مسافـــرت کو ...؟
بگو مرا نیز با خود ببرد تا ته کوچه ی غـربت
من هم دیگر از مردم ،نه، که از خــودم خسته شدم
می خواهم از نو بسازم این درون مخـروبه ام را
می خواهم این کلبه ی تنگ و تاریک نَفسم را خانه تکانی کنم
اصلا می خواهم از نو متــولد شوم...
از نو بگویم... بشنوم... بخوانم... بنویسم...
آه...آه که چه دردناک است زندگی بی محبوب
عزیز میشنوی ؟؟ میشنوی صدای ویران شدن این بنده ی در بند ناچیز را...
آه که چقدر خسته ام...

 اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ...

سلام

زیبا نگاشتید.

ممنون از حضورتون

سلام بر شما
ختم قرآن گذاشتم
اگه مایلین شرکت بفرمایین
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا
یاعلی
و کاش روزی شود که غیر از خدا ؛ ائمه و شهدا کسی را در قلبم راه ندم...
دعا کنید بشود...

سلام
ندیدمت که بگویم چقدر زیبایی
نیامدی که ببینم شبیه دریایی ،
ببین دوباره غروب است و جاده آماده
بنا به گفته مردم غروب می آیی !
شکوه آمدنت را ببخش به چشمانم
بیا الهه غربت سوار صحرایی .

موفق و سربلند باشی.

۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۳ کوهنورد خسته دل
سلام
سپاس از حضورتان
فقط خدا...
التماس دعا
خدا + قلب = ؟

سلام

تامل برانگیز بود.

۲۹ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۲ نازنین روانبخش
قشنگ بود ...

یک جای پا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی