..
عکس
اوّل را آورد:
"این پسر اولمه،محسن"
عکس دوم را گذاشت روی
آن:
"این پسر دومم محمد
هستش،٢سال از محسن کوچیکتره"!!!
عکس سوم را آورد،تا
خواست حرفی بزند،دید شانه های امام(ره) از گریه میلرزد،عکسها را جمع کردو زیر
چادرش گذاشت و خیلی جدی گفت:
"٤تا پسرامُ دادم که اشکتُ نبینم...
بسیار بسیار زیبا بود
پست زیبا و دلنشینی بود
خدا قوت،برقرار و پایدار باشید