او آسمان را می فهمید...

او آسمان را می فهمید...

صفحه اول کتاب یادت هست؟؟؟
پیرمرد امیدش به ما دبستانی ها بود.
و الان ما بزرگ شده ایم...

یاران من در گهواره های مادرانشان هستند ...

دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۱۶ ق.ظ


... و او نیز ما را دوست می دارد؛ آن همه که معنا لفظ را.

سید مرتضی آوینی- آغازی بر یک پایان

امید امام (۴)

زیبا


تشکـــــــــــــر



ــــــــــــــــــــــ
خدا قوت..

"افتخاری بد"
السلام علیک یا روح الله
تو نامحدودی
پس نامحدود ببین و نامحدود بیندیش
توان تو محدود به حدودی است که خود ساخته ای
(ایلیا میم)
۰۵ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۵۳ دختران باباعطا

سلام بزرگوار
ممنونم از حضورتون

وبلاگتون بسیار زیباست و مطالبتون عالیه. أحسنت به شما

براتون آرزوی موفقیت می کنم
التماس دعای فراوان

یک جای پا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی