او آسمان را می فهمید...

او آسمان را می فهمید...

صفحه اول کتاب یادت هست؟؟؟
پیرمرد امیدش به ما دبستانی ها بود.
و الان ما بزرگ شده ایم...

نامه عاشقانه پیرخمین به همسرش...

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۶ ب.ظ

تصدقت شوم، الهی قربانت بروم،

در این مدت که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردید متذکر شما هستم

و صورت زیبایت در آیینه ی قلبم منقوش است.

عزیزم خداوند شما را در پناه خودش حفظ کند...

در شهر زیبای بیروت حقیقتاً جای شما خالیست.

صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد...

جای شما خیلی خیلی خالی است.

تصدقت، قربانت، روح الله.



امید امام (۴)

سلام
بسیار زیبا بود.

زوج های جوان باید یاد بگیرند!!!
تشریف بیاورید پای درس استاد اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی ره
التماس دعا

۱۷ مهر ۹۲ ، ۰۹:۲۵ تقوی در دنیای مجازی
وبلاگتان روح دارد...
روح الهی ست...
پیشنهاد میکنم..
از چهل حدیث امام مطلب بذارید...

ب ماهم سربزنید....
یاعلی
عاشقانه های امام
۲۸ مهر ۹۲ ، ۲۳:۵۹ سعید ابراهیمی
احسنت...
خیلی زیبا بود.....
تصدقتان!
 یاحق.

یک جای پا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی